هویت و دموکراسی

مقالات و موضوعات خودم

هویت و دموکراسی

مقالات و موضوعات خودم

پیشمرگه زیربنای دولتی دموکراتیک و تداوم مبارزه ی ملی کورد

دیر زمانیست تمامی مبارزان در سراسر دنیا برای مقابله با سیستمی دیکتاتوری و خروج و رهایی از دست استعمارگران، شیوه و متدهایی مبارزاتی را در پیش گرفته اند.   در کشاکش مبارزه، تمامی جنبشها و احزاب یا گروه های مدرنی که در برابر استعمارگران و دیکتاتوران بناچار دست به سلاح برده اند، القاب و نامهایی از قبیل: پارتیزان، گریلا، مجاهد و فدایی را  بعنوان نیرویی مبارزی که در قالب این احزاب و جنبشها قرار گرفتند با خود یدک کشیده اند.
این واژه ها، در لوای جنبشها و احزاب و گروه های مبارز؛  به درجه ای از تقدس برای اقشار مختلف جوامع خود رسیدند. هنوز می توان رنگ و مفاهیم وابسته بدان واژه ها را در ادبیات و فرهنگ عامه آن جوامع همچون اسطوره هایی ناجی مشاهده کرد. اما؛ ایرادی که بر این چنین واژگان ادبی وارد است، مبدل شدن به بخشی از آرشیو تاریخ و عدم تداوم و پویایی ادبیاتی ماندگار در اذهان تک تک افراد آن جوامع می باشد.
غرض از ذکر این مقدمه برای رسیدن به معانی فلسفه ی حیاتی واژه ی پیشمرگه می باشد که بقای این واژه در ادبیات کوردی، ایجاد حیاتی سیاسی و مبارزاتی را مستدام کرد.
چنانچه میدانیم در سایر روندهای مبارزاتی خارج از جنبش سیاسی کورد، این واژه گان ذکر شده، فقط مورد استفاده ای مقطعی قرار گرفته اند و  بعد از رسیدن به منزل مقصود یا تصفیه ی این جنبشها، تأثیراتی را بجای نگذاشته و این واژه گان سمبلیک در قالب تاریخ قرار گرفته اند و توانایی ادامه ی بقاء نداشته اند. برعکس با چنین موضوعی، واژه "پیشمرگه"  قرار  دارد که همچنان در حالتی ایستا و حیاتی در بین اقشار جامعه کورد به سیر و سلوک ادبی و معنوی و حیاتی  خود ادامه داده است.
با طلوع نخستین تشعش فروغ تأسیس دولتی دموکراتیک کوردی در کورستان، بزرگان و رجال سیاسی مبارز کورد در معیت رهبری پیشوای همیشه زنده ی کورد قاضی محمد، برخلاف سایر جنبشهای خاورمیانه که همیشه در صدد کپی برداری از جنبشهای سایر نقاط جهان بوده و واژه گانی برگرفته ی ادبیاتی ترجمه شده را به نیروهای خود اطلاق کرده اند. نکته ی مهمی وجود دارد که باید بدان پرداخت و باید برای هرکوردی مورد احترامی بایسته و سزاوار باشد.  
در نامگذاری قوای مدافع از جمهوری کوردستان، گفتگویی در بین پیشوا و سایر رجل مبارز و سیاسی کورد صورت می گیرد که نامی برای این قوای نظامی در نظر گرفته شود. در بررسی و کاوش برای یافت نام یا واژه ای درخور برای این نیروهای کورد، پیرمردی آبدارچی پیشنهاد واژه ی پیشمرگه را به محفل پیشوا و رجال سیاسی کورد ارائه میدهد که مورد قبول تمامی آنان قرار می گیرد و نام پیشمرگه از آن زمان وارد ادبیات کوردی می شود.
نکات قابل ارزیابی و تحلیل در مورد این واژه، می تواند بیانگر مفاهیمی دموکراتیک و احترام به خردجمعی در بین رجال سیاسی و مبارز کورد باشد. 
کمتر در ادبیات سیاسی و مبارزاتی سایر ملل به چشم می خورد، سران سیاسی به گفته های مرد عامی توجه نمایند . ولی سران سیاسی کورد در  آن مقطع از زمان و آنهم در جغرافیای زیستی خاورمیانه ی سرشار از دیکتاتوری، به نظرات اقشار جامعه و شخصی که از نظر پایگاه اجتماعی در درجه ی نزولی  قرار دارد، بهاء داده و نظرش را به تصمیمی سیاسی و قانونی تبدیل کرده اند.
هیچ واژه ی مبارزاتی در سطح دنیا وجود ندارد که مشروعیتی دولتی به خود گرفته باشد. در حالی که می بینیم واژه "پیشمرگه" در ابتدای ظهورش مشروعیت و روایی دولتی و رسمی در ادبیاتی سیاسی به خود گرفته است. 
بعد از سقوط جهموری کوردستان، این واژه(بر خلاف سایر واژه گان مبارزاتی در بین سایر ملل) با داشتن مشروعیتی رسمی و قانونی مشروع بر گرفته شده از دولتی ، به بقای خود بعنوان فدایی برای میهن چارچوب و متدی مبارزاتی برای خود تعریف می نماید. قداست واژه ی"پیشمرگه" در ادبیات و فلسفه ی سیاسی کوردی به حدی از تقدس میرسد که بسیاری از نام آوران و رهبران سیاسی و حتی شاعران و ادبیان کورد با تکیه برآن به حیات سیاسی و فرهنگی و مبارزاتی خود ادامه داده اند. حال همچون امری واقع، آیا می توان با چنین نگرشی از سوی نام آوران کورد در هر عرصه ای بدون واژه و نام پیشمرگه به حیات ادامه داد!؟. 
بیهوده نیست که این واژه را نمی توان در  چارچوب سایر واژه های مرسوم در ادبیات سیاسی و فرهنگی سایر ملل (چه مبارزاتی و چه نظامی و حتی سیاسی) تعریف کرد و بتوان برای آن معادلی هم طراز و درخور خلق کرد.
هرچند بسیار تلاش شد تا معانی و مفاهیم این واژه ی مقدس به بیراهه کشانده شود. از دیدگاه های منفی که استعمارگران کوردستان بدین واژه و حاملانش داشتند و خواهان آن بودند تا از قداست آن بکاهند، نتیجه ای را در بر نداشت و بر خلاف تعاریف سوء دشمنان کورد، این واژه در ذهنهای از گهواره تا گور تک تک افراد جامعه ی کوردی جای خوش کرد و به مرحله ای مقدس تر رسید و به مراحل دیگری از سلوک ادبی ادبیات زنده ی کوردی گام گذاشت.
امروزه هرچند دشمنان کورد سعی داشته و دارند تا واژه ی"پیشمرگه" را  بعناوین دلخواه خود تغییری در معانیش دهند، نتیجه ای جز تیر به سنگی خوردنی را در پی نداشته و ندارد.
پیشمرگه اکنون در هرکجای جهان نامی مقدس و مبارز با ترور و 
ناجی  بشریت را با ذکر در هر ذهنی تداعی می کند
پیشمرگه واژه ای تنها ادبی مختص به کورد نیست.  به واژه ای  فراملی تر از کورد و به فرهنگ و ادبیاتی جهانی برای زیست و تداوم حیات بشری مبدل شده است. 
دیگر نمی توان پیشمرگه را تنها در چارچوبی محدود گنجاند. پیشمرگه ای  جان بر کف با تمامی معانی فلسفی  و سیاسی و فرهنگی را که  دارد،  می بایست از دیدگاهی فراتر  و از دیدی جهانی نگریست.
امروز باید هر فرد کورد بدین مفتخر باشد که در ادبیات مبارزاتی و سیاسی تا به فرهنگی و اجتماعی واژه و افرادی معنوی را خلق کرده است که در سطحی جهانی و محافلی فراتر از  کورد، نام و ادبیاتش ذکر می شود.
تفاوت را باید در این دید(برخلاف سایر ملل تحت ستم) که ادبیات یا متدی مبارزاتی و یا سیاسی و فرهنگی را از سایر فرهنگها ترجمه کرده اند، کورد توانایی خلق و آفرینش واژه ای مختص به خود بنام"پیشمرگه" است.
در کنار خلق چنین واژه ای در ادبیات، احزاب کوردی افرادی را برای حمل چنین واژه ای تربیت کرده اند که به جرأت می توان گفت؛ دارای سلوکی انسانی و تربیتی موازی و درخور با چنین واژه ای را دارند و الحق ذکر آنان بعنوان"پیشمرگه" به معانی زنده و تصویری حیاتی از این واژه، معنایی تمام و کمال می بخشد.
 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.