هویت و دموکراسی

مقالات و موضوعات خودم

هویت و دموکراسی

مقالات و موضوعات خودم

فحشائی نامقدس در چارچوبه ی فتوائی جهادی بنام نکاح

شورش شهباز: بعد از آنکه خبری در خصوص آمیزش و همخوابی دختری عربستانی پانزده ساله با هزاران نفر که نام مجاهد آنهم در جبهه ای بر مبنای جهاد در راه اسلام که با فتوای ملائی نام جهاد نکاح بر آن نهاده شده را شنیدم باعث تعجبم شد و مرا به قهقهرای تاریخ ذهنیت خاورمیانه برد.   

برای درک و تحلیل عمیق این موضوع نیاز به کنکاشی در ژرفای ذهنیتی است که با شروع دوران ژرنتوکراسی(مردسالاری) و انباشت تولیدات کشاورزی و تأسیس معابد و سر برآوردن کاهنان، زن نیز جایگاهش تنزل یافت و همچون ابزاری تولید در اختیار کاهنان قرار گرفت را باید داشت. در این عصر که ساختار قدرت کم کم در حال ریشه گیری برای ایجاد دولت است، معابدی ایجاد می گردد که این معابد دارای طبقاتی مختلف و تمامی اقشار جامعه از شاهان تا به پیشه وران و کشاورزان و زنان و ... را در بر می گیرد، یعنی کاستی کردن جامعه براساس برتریهای نژادی و شغل و جایگاه در این عصر شکل گرفته است.

زنانی که به سن بلوغ میرسند همچون عادت و عرفی می بایست به معبد عیشتار میرفتند و باکره ایی خود را به مردانی که نمی شناختند هدیه نمایند. در وصف چگونگی آمدن زنان از اقشار مرفه و سلاطین تا به پائین ترین سطح طبقات که براساس مکنت مالی و جایگاه خونی و خانوادگی و قبیله و بنده ی صرف به تفضیل بر سر آن بحث رانده شده است و فعالان حقوق زن و حقوق بشری و حتی سیاسیون مخالف با دولتها، بدان به تفضیل پرداخته اند و نیاز به توضیح بیشتری ندارد. اما آنکه ماحصل نتیجه گیری در این مقال برای نگارنده است، در آن عصر که امروزه بدان فحشاء مقدس گفته می شود، تهیه ی جیهزیه ای و بدست آوردن مکنت مالی برای رفتن به خانه ی شوهر بوده تا عروس در برابر داماد خجل و شرمسار نگردد و این چنین فحشائی در آن اعصار توجیهی عرفی و فرهنگی مختص به دوران خود را داراست.

حال این روش در آن اعصار براساس چنین روندی، نوعی از اخلاق اجتماعی و عرف و سنتی در جامعه به شمار میرفته و هنوز علم بسان امروز پیشرفت نکرده بود و بیماریهای مقاربتی و علم پزشکی و روانکاوی و ویروسی بنام ایدز وجود نداشته است، می توان تا حدودی بدان معنائی داد و براساس ذهنیت آن اعصار بدان نام فحشاء مقدس را گذاشت. این فحشاء مقدس نیز شرایطی ویژه داشته و هر زنی در معبد عشتار یکبار با مردی بیگانه همخوابی داشته است نه با هزار مرد!.

حال در قرن بیست و یکم با بودن مبانی حقوق بشر و اخلاق اجتماعی جوامع امروزی چگونه می توان چنین چیزی را تحلیل کرد که بنا به فتوای مردی دینی که بیشتر نقش یک قواد را در ذهن مجسم می کند، دختری پانزده ساله و برای شرکت در جهاد، اقدام به جهاد نکاح کند و با هزار مرد مسلمانی از مجرد تا متأهل همخوابی داشته باشد و مرتکب عمل زنا شود!؟. اکنون بانیان اسلام و واعظان و مفتیان و مراجع دینی برای چنین زنائی چه توجیهی می توانند داشته باشند!؟.

مگر براساس نص آیات قرآن و سوره ی نساء و سایر آیات در سوره های دیگر، شرایط همخوابی زنی با مردی مشخص نشده است!؟. مگر آن مجاهدانی که با شعار الله اکبر اقدام به قتل وغارت و تجاوز مردم می پردازند، قرآن نخوانده اند!؟. اینان از چه دم میزنند که بخود اجازه داده و میدهند هر حرامی را حلال و هر حلالی را حرام کنند!؟.

در فیلمها بارها دیده ایم که با شعار الله اکبر این مجاهدان که خود را پیروان مبرا و پاک دین مبین اسلام میدانند، به جرم تفکیر و خیانت مشرک بودن به اسلام، سر از تن بسیار اشخاصی جدا کرده اند. حال زنای محسنه ای که گناهی کبیره است، حد آن برای این مجاهدان چیست!؟.

اینجاست که غلیان و جوش خاورمیانه ی طوفان زده از ایدئولوژی متحجر به حد اعلاء خود رسیده است و چنین ایدئولوژی به دامنه های انتهای خود رسیده است و بدلیل تاب نیارودن و عدم امکان رفرم و برای نجات ساختار زنگ زده اش که رنگ بوئی سیاسی به خود گرفته، در حال دست و پا زدن است تا ازنابودی رهائی یابد. ولی سردمداران افراطی چنین تفکری غافل از آنند که به پایان عصر ذهنیتی خود رسیده اند و با چنین تفکراتی موهم و متوهمی، نمی توانند در برابر تمامی جهان و حقوق بشری که امروزه بیش از پیش بدان تکیه می گردد، مقاومت نمایند.

در هزاره ای قرار گرفته ایم که فوکویاما آنرا پایان عصر ایدئولوزی نام نهاده است. اما لازم است، چنین گفته ای در خارومیانه ی مهد زایش ایدئولوژیهای دینی را به چالش بکشیم و بیان داریم که عصر پایان تاریخ مصرف باورهای ایدئولوژی کهن است و اصرار بر آنان جز کشتار و خونریزی چیزی در پیش نخواهد داشت.

پرسش دیگری که باید در ذهن ایجاد شود، اینست: که چرا در برابر چنین فتوائی اگر خارج از شرع و دین اسلام است، سکوتی از سوی تمامی علماء و بزرگان دین اسلام و زیرمجموعه فرقه هایش اختیار شده است!؟ آیا این سکوت معنای خوش باشدی برای بهره گیری جنسی نیست!؟. آیا به مذاق مفتیان و مراجع دینی، چنین فتوائی خوش آمده است!؟.

زمانی که دختری مسلمان با فتوائی اقدام به جهاد نکاح آنهم برخواسته از سرزمین وحی و با فرمان مفتی از آن دیار می نماید، ذهنیت و فرهنگ دینی در نزدیکترین مکان مقدس مسلمانان در چه سطحی است و تا کجا در مرداب و لجنزار پوسیدگی و عدم جوابگوئی به خواسته های مدرن امروزی قرار گرفته است!؟.

زنان و دختران در بابل قدیم و در آن اعصار برای جمع آوری جهیزیه و براساس عرفی اقدام به یکبار همخوابی با مردی قبل از ازدواج نمودند که مفاهیم آن از هر نظر جنبه ی مادی داشته، ولی چنین مقوله ای که این دختر پانزده ساله و امثال او بنام جهاد نکاح بدان پرداخته اند، در راستای کسب پاداشی اخروی و برای جلب رضای خداوند دست به چنین اقدامی زده اند!. حالیه نکته ی مهم اینجاست، جهادیون مجاهدی که در پی پایه ریزی اسلامی خودساخته ی خود هستند، در مقابل چنین فحشاء و زنای کبیره ای، چگونه می توانند خود را در برابر خدائی که بنامش جهاد می نمایند، از چنین گناه معصیت کبیره ای تبرئه نمایند!؟.

آنکه معلوم است، جنبه های استفاده از زنان برای بهره گیری جنسی، پا را فراتر از هرگونه عمل فحشائی در سراسر دنیا گذاشته و حتی هر زن روسپی که حرفه ای جنسی دارد، در قبال همخوابی با مردان مزدی مادی دریافت میدارد و جسمش را در اختیار آنان قرار میدهد، قادر به تحمل چنین همخوابی با حداقل هزار مرد در مدتی کوتاه و آنهم در استرس و کشاش درگیری واقع در جبهه ی جنگ نیست.

اینجاست که ماهیت فاحشه زدگی و شکستن خطوط قرمز دینی در هر وجدان بیداری زیر سوال میرود و زنگ پایان عصر ایدئولوژی دینی سیاسی که به فحشاء گراییده است، به صدا در می آید.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.